به گزارش خبرنگار مهر، «سلام، اینجا ایران است» سروده افشار رئوف است. این کتاب 45 قطعه شعر کوتاه سپید را شامل میشود.
عناوین شعرهای این کتاب به ترتیب عبارتاند از:
سلام...، راههایی برای تکهتکه شدن، بیدار که شدم...، نمیبینمات...، نیستی...، یکبار هم بیا...، ای کاش زیباییات...، بگو که خوبی...، اگر سرطان...، هیچکس به استقبال...، در تختخواب...، در ملافههای سایهروشن...، یعنی هیچ...، چه زود تمام میشوند...، تنها و ...، همین که چشم...، صبح شنبه است...، این بالهای پرنقش، نتهای ناخنهای...، آنچه با زبانم...، شب بوی خیانتی...، خداحافظ، طول میکشد...، پر از جنوبی...، ششلول، به من پناه آوردهاند...، خانه، از نامهای زنان میترسم، تنها، Dead Man، نفس بکش، بادها ایستادهاند...، کلماتی هستند که...، برایم دعا کنید...، شلیک کن، ترانههای از یاد رفته...، تو همیشه، تو نیستی...، اتاق تسلیم...، مثل روی آب...، بیا در عطر قهوه...، زیر تخت...، روزی بزرگ میشود...، روزی رودها...، با قلبی که...، آنچه در تو...، حکومت نظامی، مردد...، سه اسب...، یک گلوله...، بیا از باران شروع کنیم...، زیباییات...، چون بارانی....
بیست و هفتمین شعر این کتاب را میخوانیم:
«کلماتی هستند که همیشه دور سرت میچرخند
اگر
سر به هوا باشی
میبینیشان
در پس زمینهی آسمان و درختان»
این کتاب با 90 صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت 6 هزار و 200 تومان چاپ شده است.
و خانهای که خانه ما نیست
کتاب بعدی «و خانهای که خانه ما نیست» سروده امیرحسین افراسیابی است که 27 شعر سپید را شامل میشود. اشعار این کتاب در شهرهای مختلفی از ایران و دیگر کشورهای جهان سروده شدهاند.
اسامی شعرهای این کتاب هم به این ترتیب است:
اینجا قدر...، به خانه که برگشتم...، از آنهمه جا...، امسال هم دوباره عید...، این آوازهای...، با این تن آشولاش مگو...، به خانه بازگشتهام اما...، جهان که هر زمان...، در ایستگاه چندم...، سانتورینی، کلید را به ...، گلهای شمعدانی را...، بندرگاه، مثل هر روز، در سرزمینی دوردست، از راه رسیده باشی، این سوی شیشه، قطار، وقتی که آب...، صدا، تاک، This Is For Grandpa، شبانه، ایستگاه، دنیا بمیرد از...، بر پنجهی پا، بعدازظهر روزی...، بلیت برگشتش...، خانهی ما کجاست...، دیروز در صف نانوایی...، رقاصه دورش را آخر شد...، دهانمان که چفت شد...، گوشی را بردارم...، مودنگی میراث گرانبهایی شد...، نامهای نرسد...، و دیگر اینکه هنوز زندهام...، وقتی نمانده باشد... .
شعر بندرگاه را از این کتاب میخوانیم:
«بندرگاه متروک
خوابآلوده مینماید
و ناگهان
مرغان دریایی
از راه میرسند
و آفتاب بر بال سپیدشان
طلوع میکند»
این کتاب با 85 صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت 6 هزار تومان منتشر شده است.
خدایا مرا ببخش، حالا نه
سومین مجموعه شعر هم «خدایا مرا ببخش، حالا نه» نام دارد و سروده علی عبدالرضایی است که 70 شعر را شامل میشود.
عناوین شعرهای این کتاب نیز، به ترتیب زیر است:
شاعر، دیدار، سنگسار، پیاز، پاسورد، غیاب، شامپو، سیدی، سگها همه همکارند، چای سرد، انار، جلاد، زندگی جشن است، زیباییشناسی مرگ، مرتاض، امریکا، گودال، مگسها، بیخوابی، آلکاتراس، کلاف، تبریز، گهواره، سیلویا، هنوز پشت پنجرهام...، چند پک عمیق، وحشتناکتر از دوست دارم نیست، مسافر آمد، هرچه بیشتر میکشم، علاقه من بیدلیل است، مهاجرت نکردهام، من دوست داشتم، خیلی خرابم، نمیتوانم پنهان کنم که، من اگر سفر نکنم، من هیز نیستم، نه کسی را ترک کردهام، علاقه در اتوبوس، پیش از آنکه گورم را...، مرا برده بودند برای ...، قطار ایستاد، تو این پیچک پُررو را...، خیال میکند، میشود ترک کرد بهآسانی، همهچی مرتب بود، تو هم روزی مرا...، این بار چندم است که، به این بخش آمدم که، نه تو سنگی، من تیم فوتبالم، تو یک جفت چشمی، تا نکُشی، سگ خیره میشود به ماه، کجا فرار میکنی، فیل نری در طویلهای، جلاد است باران لندن، وقت است آزادت کنم، خدایا، خدا ولش کرده بود، به هیچ چارچوبی بند نیستم، دور تخت بیمارستان، مرگ مثل رفتن از...، روز دانهی تگرگ است، تنهایی، خندهدارتر از بیابان ندیدهام، زندگی برگریزان است، آنکه میخواهد بداند، تنهاییم چاه عمیقیست، روز... شب...، از بالای برجی نیمهکاره....
یکی از اشعار کوتاه این کتاب را میخوانیم:
«هنوز پشت پنجرهام
در پیادهرو
هر که میپیچد توی کوچه
تویی
فقط به خانهام نمیآیی»
این کتاب با 111 صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت 7 هزار و 200 تومان منتشر شده است.
نظر شما